خانه ام ابري استبي بهار و بي بهانه امچشم هاي خشك زنده رود راگريه مي كند دلمآي ابرهاي هر كجادميبا دل م"/>خانه ام ابري استبي بهار و بي بهانه امچشم هاي خشك زنده رود راگريه مي كند دلمآي ابرهاي هر كجادميبا دل م"/>خانه ام ابري استبي بهار و بي بهانه امچشم هاي خشك زنده رود راگريه مي كند دلمآي ابرهاي هر كجادميبا دل م "/>
خانه ام ابري است
بي بهار و بي بهانه ام
چشم هاي خشك زنده رود را
گريه مي كند دلم
آي ابرهاي هر كجا
دمي
با دل من و
زمين بي بهار و
رود تشنه
گريه مي كنبد...؟؟؟
نااميدي هم چو گور افشاردت
گرچه الوندی، ز پا مي آردت
از دمش ميرد قوای زندگی
خشک گردد چشمه های زندگی
خفته با غم در ته يک چادر است
غم، رگ جان را مثال نشتر است
ضعف ايمان است و دلگيري است غم
نوجوانا! نيمه ي پيری است غم
ای که در زندان غم باشی اسير
از نبی تعليم لاتحزن بگير
گر خدا داری ز غم آزاد شو
از خيال بيش و کم، آزاد شو
عشق...
برچسب : نویسنده : عشق samo بازدید : 212